بمب انرژی

ساخت وبلاگ
در حیرتم . در حیرتم .از آسمان.از زمین.از ماجرای گردش این چونین.در حیرتم . در حیرتم.در دنیای بی کرانِ آسمان.از من نپرسید این سوال.ما کجای این زمین ،  این زمان هستیم؟در دورِ دوّار  زمان.در دورِ دوّار زمین.دور دوار کیهان .در کهکشانها، در حکمت مدارها.تا ماوراء.در حیرتم.از فردای انسان.نادانِ انسان .در حیرتم. بمب انرژی...ادامه مطلب
ما را در سایت بمب انرژی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khodai-ardakani بازدید : 58 تاريخ : يکشنبه 12 تير 1401 ساعت: 4:41

در می گذرد حادثه ها بر مدار زمین.و عمرها طی می شود بر ساحل خورشید.و در غروب حادثه ها .چند سال طی شده است؟یک نیرو در آن بالا خط می زند، سالها.یک نیرو .تو چه می دانی چیست ؟یک نیرو بر مدار زمین .بر ساحل خورشید.در گردش ناپیدا .در ماوراءی ماوراء.تو چه می دانی چیست؟در می گذرد حادثه ها بر مدار زمین.و عمرها طی می شود بر ساحل خورشید.و در غروب حادثه ها .چند سال طی شده است؟یک نیرو در آن بالا خط می زند، سالها.یک نیرو .تو چه می دانی چیست ؟یک نیرو بر مدار زمین .بر ساحل خورشید.در گردش ناپیدا .در ماوراءی ماوراء.تو چه می دانی چیست؟ بمب انرژی...ادامه مطلب
ما را در سایت بمب انرژی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khodai-ardakani بازدید : 71 تاريخ : يکشنبه 12 تير 1401 ساعت: 4:41

آئینه ها روشنی گلزار منند.آئینه ها فردای منند.بدون واسطه ها .من به فردا می اندیشم.فردای تار.بر روی آب پا گذاشته اند .موج ریخته اند. طوفان کاشته اند.روشنی گرفته اند.من آب  را از آسمان می گیرم.به فردا می دهم فردای روشنروشنی گلزار آئینه ها. بمب انرژی...ادامه مطلب
ما را در سایت بمب انرژی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khodai-ardakani بازدید : 78 تاريخ : يکشنبه 12 تير 1401 ساعت: 4:41

شانه هایم خیس است. چشمهایم خاموش.پرندگان مهاجر آمده اند. دستهای زمستان پا کشیده است. بهار بر درختان روئیده است. گلها با تاجی از گل به استقبال آمده اند. شکوفه ها از تو یاد می کنند. کاش بودی و می دیدی.آ بمب انرژی...ادامه مطلب
ما را در سایت بمب انرژی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khodai-ardakani بازدید : 98 تاريخ : دوشنبه 18 فروردين 1399 ساعت: 17:41

صدایی از دور می آمد. لذت تائید داشت. صدایی از دور میآمد و گرمی خورشید را می بخشید به تن مردگان زمین. شاخه های سبز را تکان می داد. تکانه های مردگان به خط سپید حیات.

زمین را به جنبش درآورد. در مداری چرخید. سیاهی رفت و انسان آفرید.

در ورود قدمها در صبوری زمین، زمان شکل گرفت و انسان اساطیری شد در زمین. برای بعدها.

صدایی از دور می آمد.  

بمب انرژی...
ما را در سایت بمب انرژی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khodai-ardakani بازدید : 86 تاريخ : دوشنبه 18 فروردين 1399 ساعت: 17:41

دست بر دگمه های خط ارتباطم با دور می گذارم.

صدایی می آید قرمز، به رنگ خون. دگمه را می فشارم. تصاویر می آیند یک به یک به نام انسان. برای اساطیری انسان، دگمه را می فشارم. آنچه در زمین می بیند از روی زمین بر می دارند.

زمین می شکند. زمان بر پاست. در تائید انسانها، بر چشم ناپیدا، می شکنند زمان. می شکنند حیاتِ انسان . 

دگمه را می فشارم. منتظر می مانم.  

بمب انرژی...
ما را در سایت بمب انرژی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khodai-ardakani بازدید : 81 تاريخ : دوشنبه 18 فروردين 1399 ساعت: 17:41

در تاریکی محض، بر ستون مهتاب بالا می روم. دستهایم شکسته است. شاخه های سرد شب می پاشانند مرا در گرداب کور. 

دستهایم را می گیرم  بر ستون مهتاب. بر طلوع آفتاب. می سرایم ترانه های خوش.

دستهایم را می شویم بر ستون مهتاب. در شب بی پایان، نگاهم اوج می گیرد بر سحر گاه نور. باز می شود لابلای گرداب کور .   

بمب انرژی...
ما را در سایت بمب انرژی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khodai-ardakani بازدید : 90 تاريخ : دوشنبه 18 فروردين 1399 ساعت: 17:41

تو تراویدی. باران آمد. باغ جهان خیس شد. پروانه پر زد. حیات گل سرخ تابید. روز تماشایی بود و شب لانه خواب. خورشید از افق تیره ، شب را پاره کرد. نور تاباندکه من اینک هستم و تا هستم زندگی هست. نور هست.زمی بمب انرژی...ادامه مطلب
ما را در سایت بمب انرژی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khodai-ardakani بازدید : 82 تاريخ : دوشنبه 18 فروردين 1399 ساعت: 17:41

تاریکی آمد و اساطیر پشت شب. انسان آمد پشت شب. روز شد. در کف زمین خوشه چید. باد آمد. هیاهو پیچید. دریا در عمق آرامش به طوفان افتاد.

انسان در کَفَش یک خوشه. نگاهش به افق باد. اندیشید. روز آمد. هر تکه نگاهی به جایی افکند. 

اساطیر واژه دروغ است. در قایق اساطیر نشست. تاریکی آمد. روز شد.  انسان اندیشید به واژه خویش. 

زمان خالی رفت. هرکسی چیزی گفت از اندیشه خویش. 

بمب انرژی...
ما را در سایت بمب انرژی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khodai-ardakani بازدید : 83 تاريخ : دوشنبه 18 فروردين 1399 ساعت: 17:41

خدای مهربان دارم. زمین و آسمان دارم. زورقی از زنبقهای آرام  مال من است. صخره های سبز رو به دریا مال من است. خانه هایی از چوب، در چرخش گهواره درختان مال من است. تکه ای از نور مال من است .

شادی دخترکان آوازه خوان چمن، مال من است. زمان مال من است. زندگی در قدم باد صبا مال من است.

وه! چه گنجینه پرشکوهی دارم من.

بمب انرژی...
ما را در سایت بمب انرژی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khodai-ardakani بازدید : 63 تاريخ : دوشنبه 18 فروردين 1399 ساعت: 17:41